نقد و بررسی بازی I am Setsuna

ساخت وبلاگ
نقد و بررسی بازی I am Setsuna
نقد و بررسی بازی I am Setsuna 
نام اصلی بازی: I am setsuna
نام فارسی: من ستسونا هستم
سازنده: Tokyo RPG factory
ناشر: Square Enix
پلتفرم: PS4/PS vita/ Windows
سبک: JRPG

دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی بسیار گسترده بوده و دارای زیرشاخه‌های بسیاری است. این بازی‌ها طرفداران خاص خود را دارند و به دو دسته‌ی شرقی و غربی تقسیم می‌شوند. در نقش‌آفرینی‌های غربی معمولاً مبارزات به صورت هم‌زمان انجام می‌شود و این در حالی است که بازی‌های شرقی یا «JRPG» بیشتر مبارزات نوبتی هستند.

در حال حاضر بسیاری از سازندگان بازی‌های ویدئویی شروع به ترکیب سبک‌های مختلف با نقش‌آفرینی کرده و روند این سبک را ساده کرده‌اند. سازندگان ژاپنی مانند اسکوئر انیکس نیز برای جذب مخاطبان بیشتر در نسخه‌ی جدید فاینال فانتزی به سراغ مبارزات هم‌زمان رفته و سنت‌های خود را تغییر داده‌اند.

مدتی قبل شرکت «Tokyo RPG factory» یک بازی به نام من ستسونا هستم (I am Setsuna) را برای طرفداران نقش‌آفرینی ژاپنی کلاسیک ساخته و اسکوئر انیکس آن را منتشر کرد تا دل طرفداران قدیمی را نیز به دست بیاورد. در این مقاله قصد داریم به نقد بازی پرداخته و بررسی کنیم که آیا بازی موفق بوده یا خیر؟

من پیشکش بعدی هستم!

[img=863x1080]http://www.dbazi.com/wp-content/uploads/2016/08/aUUhY9AjroDpz6WSdxywoB.jpg[/img]ستسونا و اندیر در کنار هم

داستان بازی من ستسونا هستم در مورد سرزمینی است که هر 10 سال یک‌بار از بین دختران جوان آن، یک نفر را انتخاب و به‌عنوان قربانی به سرزمین نهایی (Last land) می‌فرستند تا با قربانی شدن او حمله‌ی هیولا را به تأخیر بیاندازند. داستان بازی زمانی شروع می‌شود که هنوز مدت زیادی از اهدای آخرین قربانی نگذشته که به دلایل نامشخص فردی دیگر به نام ستسونا را به عنوان قربانی بعدی انتخاب می‌کنند. شخصیت اصلی داستان یک مبارز به نام اندیر (Endir) است که قسم‌خورده تمام مأموریت‌ها را بدون پرسیدن کوچک‌ترین سؤالی تا انتها انجام دهد. در ابتدای بازی فرد ناشناسی به اندیر ماموریت قتل قربانی بعدی تا قبل از رسیدن به سرزمین نهایی را می‌دهد و وی به سمت روستای ستسونا سفر می‌کند.

داستان بازی من ستسونا هستم بسیار عمیق و با جزئیات طراحی شده و می‌تواند کاربر را تا انتها با خود همراه کند. همچنین تمام شخصیت‌های اصلی و فرعی و شهرهایی که بازیکن‌ها به آن مکان‌ها سفر می‌کنند دارای پیش‌زمینه‌ی داستان بسیار مناسبی هستند و این موضوع به هم ذات پنداری با شخصیت‌ها و درک بهتر داستان کمک بسیاری می‌کند. تمام بازی در مورد همراهی یک فرد برای قربانی کردن خود است پس با یک تراژدی بسیار زیبا طرف هستید.

تنها نکته‌ی منفی موجود در داستان حق انتخاب گزینه‌های مختلف در بخش‌هایی از داستان است که به‌جز در موارد محدود هیچ تأثیری در روند پیش روی داستان نمی‌گذارند.

من در کنار شما می‌جنگم

من ستسونا هستم یک بازی نقش‌آفرینی ژاپنی کلاسیک با مبارزات نوبتی است؛ اما حتی افراد با سابقه در این سبک هم برای انجام بازی با مشکل مواجه می‌شوند. مکانیزم‌های بازی از عمق خوبی برخوردار بوده، اما با مشکلاتی نیز همراه هستند. به عنوان مثال انجام بازی با صفحه‌کلید در ابتدا بسیار سخت است؛ زیرا چینش آن‌ها مناسب نبوده و با وجود مشاهده‌ی نشانگر ماوس در طول بازی، نمی‌توان هیچ استفاده‌ای از آن کرد. به علاوه آموزش مکانیک‌های بازی به خوبی انجام نمی‌شود و کاربر ممکن است در استفاده از مکانیک‌هایی مانند «SP» با مشکل مواجه شود.

من ستسونا هستم نسبت به بازی‌های مشابه، کاربران را با سختی‌های بسیاری مواجه می‌کند. در بازی هیچ نقشه‌ای وجود ندارد. مسافرخانه‌ای برای بازی طراحی نشده و با کشتن دشمن‌ها هیچ پولی به دست نمی‌آید. از طرفی سیستم خرید و فروش و تقویت شخصیت‌ها به‌طور کامل تغییر کرده است.

[img=863x1080]http://www.dbazi.com/wp-content/uploads/2016/08/3096471-iamsetsuna__20160716212702.jpg[/img]یکی از رییس‌های بی‌اعصاب

شرکت «Tokyo RPG factory»، علت طراحی نکردن یک نقشه برای بازی را عدم توجه کاربران به محیط بازی می‌دانند. آن‌ها معتقدند کاربران تنها به نقشه‌ی کوچک توجه می‌کنند و از زیبایی‌های محیط غافل می‌شوند. سازندگان همچنین علت طراحی نکردن مسافرخانه برای بازگرداندن توان کاربران را، نوع محیط بازی می‌دانند. آن‌ها گفتند هیچ نوع هیولا یا موجودی وحشی با خود پول حمل نمی‌کند و وجود هیولاها سفر بین شهرها را برای مردم عادی غیرممکن کرده است؛ به همین دلیل است که نمی‌توان در هیچ شهر یا روستایی مسافرخانه پیدا کرد؛ چون تجارتی بی‌سود است.

تنها راه کسب درآمد در بازی، انجام مأموریت‌ها یا پیدا کردن جواهراتی است که در هنگام گشت‌وگذار در محیط پیدا می‌کنید؛ پس باید در مصرف آن‌ها دقت کنید تا در اواخر بازی با مشکل کمبود تجهیزات مواجه نشوید.

[عکس: setsuna_17.jpg]یکی از مبارزات بازی

 مبارزات بازی از سیستم «ATB» پشتیبانی می‌کند. در این سیستم نواری برای نوبت هر شخص یا دشمن مرتباً در حال پر شدن است و کاربر باید به‌سرعت حرکت بعدی هر کاراکتر را مشخص کند تا بتواند با دشمن مقابله کند. از طرفی با وجود اینکه بازی با هدف جذب مخاطبان قدیمی ساخته شده است؛ اما مبارزات آن در بعضی مواقع بسیار کم‌عمق می‌شود. مبارزه با غولآخرها نیز دست کمی از دشمن‌های عادی نداشته و بردار سختی نامناسبی برای آن‌ها در نظر گرفته شده است. چند غولآخر اول بازی بسیار راحت هستند و کاربر نیازی به استفاده از روش خاصی ندارد؛ اما به یک‌باره با دشمنی مواجه می‌شود که برای زدن آن شاید مجبور باشد، چند ساعت در محیط به عقب برگشته و به جمع‌آوری تجربه مشغول شود. در کمال تعجب دشمن بعدی بسیار راحت‌تر شکست می‌خورد.

هر مبارزه تنها با حضور 3 نفر انجام می‌شود؛ اما خوشبختانه افرادی که در مبارزه هم حضور ندارند نیز امتیاز تجربه را دریافت می‌کنند. مبارزات بازی با مشکل دیگری نیز همراه است. شخصیت‌های داستان با پیشرفت در بازی هیچ توانایی خاصی دریافت نمی‌کنند و این خود کاربران هستند که باید با مراجعه به فروشنده‌ها و پیدا کردن مواد اولیه، الماس‌های قدرت ویژه‌ی خود را ایجاد کنند.

[عکس: I-am-Setsuna-Banner.png]گروه محافظین و پوشش آن‌ها در یک زمستان سرد

در نهایت توصیه می‌شود تمام مکالمه‌ها و آموزش‌های انجام شده را با حوصله بخوانید تا در پیدا کردن اهداف مأموریت‌ها و روند انجام بازی با مشکل مواجه نشوید. بازی در تمام مدت انجام آن یک دنیای غمگین و مورد تهاجم را به بازیکن نشان داده و در این کار هم بسیار موفق عمل می‌کند.

دنیایی یک رنگ

دنیای بازی‌های نقش‌آفرینی ژاپنی معمولاً کاربران را به محیط‌هایی متنوع از صحراها تا مناطق برفی هدایت می‌کند؛ اما این موضوع در مورد من ستسونا هستم صادق نیست. تمام دنیای بازی در یک زمستان سخت برفی اتفاق می‌افتد و همین موضوع باعث می‌شود بعد از مدتی محیط‌های بازی تکراری به نظر برسد. موضوع دیگر طراحی تکراری محیط غارها و سیاهچاله‌ها است که به دو یا سه نوع مختلف تقسیم‌شده و تنها نقشه‌ی آن‌ها تغییر می‌کند.

دنیایی کاملا رنگی، یک نواخت و بدون وجود نقشه

با وجود این طراحی‌های هنری باز قابل‌قبول هستند و کاربران می‌توانند از دیدن مناظر به خصوص در نقشه‌ی اصلی لذت ببرند. یکی دیگر از مواردی که ممکن است توی ذوق بزند، نوع پوشش برخی شخصیت‌ها است؛ زیرا با وجود بودن در زمستان، پوششی نسبتا تابستانی دارند.

هیچ یک از شخصیت‌های بازی صداگذاری نشده‌اند و تنها در هنگام شروع مبارزات جملاتی تکراری و کوتاه را بیان می‌کنند. در طرف مقابل موسیقی بازی بسیار زیبا است و موسیقی پخش شده در منو و حرکت در نقشه‌ی بازی به‌خوبی جو حاکم بر بازی را منتقل می‌کنند؛ اما در بعضی مبارزه‌ها به‌صورت ناهماهنگ عمل می‌کند.

نتیجه‌گیری

بازی من ستسونا هستم، یک بازی کلاسیک و مخصوص طرفداران قدیمی نقش‌آفرینی‌های ژاپنی نوبتی است و به هیچ عنوان نقطه‌ی مناسبی برای شروع تجربه‌ی این سبک نیست؛ اما اگر از طرفداران این سبک هستید به خوبی شما را راضی می‌کند. همچنین محدودیت‌های ذکرشده به خوبی در دل بازی نشسته و بیشتر آن‌ها بعد از مدتی دیگر به چشم نمی‌آیند.

داستان بازی به‌خوبی توانایی همراهی بازیکن تا پایان آن را دارد و به‌خوبی کاربر را برای کشف پیچش‌های داستانی به جلو هدایت می‌کند.

شرکت اسکوئر انیکس با استفاده از من ستسونا هستم بار دیگر ثابت کرد که در این دنیای ساده‌سازی شده، بازی‌های مشکل هنوز هم طرفدار داشته و مورد استقبال قرار می‌گیرند.

بازی های کامپیوتری...
ما را در سایت بازی های کامپیوتری دنبال می کنید

برچسب : نقد و بررسی خودرو دنا,نقد و بررسی سریال game of thrones,نقد و بررسی سریال شهرزاد,نقد و بررسی فیلم,نقد و بررسی فیلم فروشنده,نقد و بررسی تیوولی,نقد و بررسی iphone 6s,نقد و بررسی فیلم طعم شیرین خیال,نقد و بررسی ps4,نقد و بررسی lg g4, نویسنده : استخدام کار gamefa بازدید : 385 تاريخ : سه شنبه 26 مرداد 1395 ساعت: 18:30

خبرنامه