نقد و بررسی فیلم لیگ عدالت ( Justice League )

ساخت وبلاگ
[عکس: phoca_thumb_l_10.jpg]

پس از ایرادات فراوانی که به فیلم « بتمن علیه سوپرمن » گرفته شد و انتقاد طرفداران و کارشناسان سینمایی را به همراه داشت، سازندگان وعده دادند که برای ساخت فیلم « لیگ عدالت » مشکلاتی که درباره آنها مقالات متعدد به رشته نگارش درآمده بود را برطرف نمایند. این مسئله امید فراوانی را در دل هواداران داستانهای مصور کمپانی دی سی ایجاد کرده و انتظارشان برای اکران « لیگ عدالت » را سخت تر نمود. اما مرحله ساخت اثر با اتفاقات عجیب و غریب و تراژیکی همراه بود.

نخستین اتفاق، جدا شدن زک اسنایدرِ کارگردان از پروژه بود و دلیل آن مرگ نابهنگام دخترش بود. اسنایدر اعلام کرد که در این وضعیت ترجیح می دهد کنار خانواده اش باشد و بنیان آن را حفظ نماید و کمپانی هم که حوصله صبر و متوقف کردن پروژه را نداشت، به سراغ جاس ویدون رفت که پیش از این کارگردانی فیلم موفق « انتقام جویان » را برعهده داشته. حضور ویدون و تصحیح فیلمنامه باعث شد تا چند سکانس جدید به داستان اضافه شود و فیلمبرداری مجدد صورت بگیرد. شاید عجیب ترین مورد، بازخوانی هنری کاویل که سر فیلمبرداری فیلم « ماموریت غیرممکن 6 » حضور داشت باشد که با سیبیل در نقش سوپرمن به ایفای نقش پرداخت و جلوه های ویژه کامپیوتری سیبیلش را حذف نمود! بهرحال « لیگ عدالت » با حواشی فراوان بالاخره به اکران درآمده تا اینبار اَبَرقهرمانان دی سی با اتحاد با یکدیگر به جنگ پلیدی بروند.

[عکس: phoca_thumb_l_4.jpg]

داستان فیلم پس از مرگ سوپرمن (هنری کاویل) در فیلم « بتمن علیه سوپرمن » آغاز می گردد یعنی جایی که دنیا با یک تهدید جدید مواجه شده که از سوی فردی به نام استپن ولف ( *****ان هایندز ) صورت گرفته است. در این شرایط بتمن ( بن افلک ) که پس از رویارویی با سوپرمن دچار تغییرات روحی شده، تصمیم می گیرد با پرنسس دایانا یا همان زن شگفت انگیز ( گل گدوت ) تشکیل یک گروه اَبَرقهرمانی دهند و در این میان از حضور اَبَرقهرمانان دیگری نیز استفاده نمایند تا بتوانند علیه استپن ولف که قصد نابودی زمین را دارد بایستند اما...

شاید غیرقابل پیش بینی ترین اتفاقی که می توانست برای ساخت « لیگ عدالت » رخ دهد، تغییر ناگهانی کارگردان بود که منجر به اضافه شدن جاس ویدون و ادغام اندیشه های آن با روند داستان بود. نتیجه چنین ترکیبی به وضوح در فیلم قابل مشاهده است. با اینکه « لیگ عدالت » نسبت به « بتمن علیه سوپرمن » پیشرفت قانع کننده ای داشته، اما از چند دستگی در روایت رنج می برد که این موضوع به بخش های دیگر فیلم نیز منتقل شده است.

[عکس: phoca_thumb_l_1.jpg]

زک اسنایدر فیلمسازی با تخصص در امور سینمای هیجانی است. در واقع هر آنچه که از اسلوموشن گرفته تا پرواز و انفجار و زد و خورد و... در یک اثر وجود داشته باشد می توان بر روی اسنایدر برای هدایت آن پروژه حساب کرد و به نظر می رسد که بالا بردن ضرباهنگ داستان ( با توجه به تجربه ناامید کننده «بتمن علیه سوپرمن » ) *****ی بوده که تهیه کنندگان در پیش گرفته بودند. اما با اضافه شدن ویدون که معمولاً  به اَبَرقهرمانان خصوصیاتی زمینی تر می بخشد و البته در کلامشان نیز شوخی می گنجاندن، باعث شده تا وضعیت « لیگ عدالت » شبیه ضرب المثل معروف دو آشپزی باشد که در حال تهیه یک غذا هستند؛ یکی آن را شور کرده و دیگری شیرین!

فارغ از تغییر حال و هوای داستان و محرز بودن سکانس هایی که پس از پایان کار دوباره فیلمبرداری شده و به داستان اضافه شده، به نظر می رسد که فیلمنامه اصلی « لیگ عدالت » نیز فاقد کشش لازم برای همراه نمودن مخاطب خود باشد چراکه با رویکردی کاملاً کلاسیک به سینما آمده و در پرورش ایده کلی اش که " نابودی دنیا توسط یک فرد و نجات آن به دست اَبَرقهرمانان " باشد، کوچکترین خلاقیتی را به کار نگرفته تا وجه تمایزی با آثاری نظیر « مردان ایکس » داشته باشد. در واقع فیلمنامه بطور کامل قابل پیش بینی است و سازندگان هرگز از خط اصلی خارج نشده اند تا مخاطبشان را غافلگیر نمایند.

[عکس: phoca_thumb_l_8.jpg]

ایراد مهمتر را می توان در معرفی و پرداخت اَبَرقهرمانان جدید دی سی برشمرد که ابداً نتوانسته اند توفیقی در « لیگ عدالت » با زمان نامناسب 2 ساعت کسب نمایند. فیلم در ابتدا آنان را وارد داستان می نماید و اجازه می دهد تا چند دقیقه ای برای ورودشان به صحنه صحبت نمایند اما در طول داستان عطای توضیح و پرداخت درباره آنان را به لقایشان می بخشد و به حال خود رهایشان می کند. این وضعیت درباره شخصیت سایبورگ نیز بیش از دیگران قابل رویت است چراکه او علی رغم پیشینه قابل احترامی ها که در کتاب های مصور دارد، در اینجا در حد یک " کد خوان " نزول کرده و چیزی بیشتر برای ارائه به مخاطبش ندارد. شاید سازندگان بر این موضوع پافشاری داشته اند که مخاطبین قطعاً با هر اَبَرقهرمانی که در فیلم حضور دارد از قبل آشنا هستند و نیازی به معرفی آنان نیست.

همچنین اتحاد این اَبَرقهرمانان نیز دارای اشکالاتی است که نمی توان از آن چشم پوشی کرد. برخلاف سری فیلمهای « انتقام جویان » که هرچند ساده ، اما می توان نشانه هایی از تفاوت در اوج قدرت و سپس قرار گرفتن در کنار یکدیگر علی رغم اختلافات را شاهد بود، در اینجا شخصیت های داستان ظاهراً هیچ مشکل خاصی با یکدیگر ندارند و همانند بازیهای کامپیوتری در کنار یکدیگر به جنگ دشمن می روند! آنها گاهی با یکدیگر گفتگو می کنند و رفتار منحصر به فردی را از خود به نمایش می گذارند اما در نهایت اندیشه هایشان یکسان از آب در می آید و به سرعت با هم کنار می آیند تا از یک موقعیت، به موقعیت بعدی رفته و افراد را نفله نمایند!

[عکس: phoca_thumb_l_9.jpg]

دیگر نقطه ضعف عجیب فیلم را باید در شخصیت شرور داستان جستجو کرد. شخصیتی که به حدی عجیب و غریب و غیر زمینی است که حتی برای یک لحظه نمی توان او را درک کرد و از اندیشه هایشان هراسان شد! برای خلق استن ولف بطور کامل از فناوری CGI استفاده شده و خبری از عامل انسانی در آن نیست که همین موضوع باعث می شود مخاطب نتواند ارتباط ذهنبی خاصی با شخصیت منفی داستان برقرار نماید. به تمام این موارد باید پرداخت حداقلی درباره انگیزه های او از نابودی دنیا را اضافه کرد که همانند تمام آثار اَبَرقهرمانی، در اینجا شخصیت منفی داستان پرداختی کلیشه ای شامل حالش شده وحتی نابودی آن نیز قابل پیش بینی است! استن ولف به واقع یکی از ضعیف ترین شخصیت های شرور در داستانهای اَبَرقهرمانی است.

با اینحال علی رغم تمام نقاط ضعفی که در «لیگ عدالت » وجود دارد، نمی توان از جلوه های ویژه و هدایت صحنه های اکشن تمجید نکرد چراکه برجسته و چشم نواز هستند. نبردهای حماسی فیلم با موسیقی جذاب، نفس گیر و تماشایی هستند و قطعاً طرفداران سینمای اکشن را راضی خواهد کرد. البته ایرادی که در کارگردانی سکانس های کشن به اثر وارد است عدم استفاده از ظرفیت ترکیب توانایی های اَبَرقهرمانان در مبارزات است بطوریکه فیلم برای دقایقی نبرد یک اَبَرقهرمان را به تصویر می کشد و دقایقی بعد نوبت به دیگری می رسد که یکه تاز باشد. روندی که شاید در مقابل اثر مشابه کمپانی رقیب که در آن همه افراد و توانایی هایشان در نهایت مکمل یکدیگر می شوند، خیلی نکته مثبتی به شمار نرود.

[عکس: phoca_thumb_l_3.jpg]

بازیگران « لیگ عدالت » نیز عملکرد متفاوتی از خود به نمایش گذاشته اند. گل گدوت در فیلم « زن شگفت انگیز » بازی بسیار خوبی از خود به نمایش گذاشته بود و توجه بسیاری را به خود جلب کرد اما به نظر می رسد بازی تحت هدایت زک اسنایدر و جاس ویدون، نتوانسته این روند را ادامه دهد و او در اینجا عقب گرد داشته است. بن افلک در نقش بتمن بازی مناسبی از خود به نمایش گذاشته و به نظر می رسد که لباس بتمن در حال حاضر مناسب او باشد. تازه واردان دنیای دی سی که ایفاگر شخصیت های فلش، آکوامن و سایبورگ بوده اند نیز بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشته اند هرچند که نمی توان در زمان کم فیلم با قطعیت درباره آنان اظهار نظر کرد. هنری کاویل نیز در نقش سوپرمن یکی از عوامل جذابیت فیلم به شمار می رود، مخصوصاً زمانی که در صحنه حاضر می شود و جلوه های ویژه کامپیوتری شامل حال صورتش می شود تا سیبیل هایش را پنهان سازد!

« لیگ عدالت » اثر پر زرق و برقی است که هنوز هم قادر است با استفاده از اَبَرقهرمانان قدرتمندش مخاطب سینما را سرگرم نماید اما این اثر، فیلمی نیست که طرفداران و علاقه مندان به سینما و دنیای اَبَرقهرمانی از سازندگان انتظار داشتند. آنان در کنار زرق و برق جلوه های ویژه که در اینجا با شیب تند رفته رفته عامل انسانی را از فیلم حذف می کند و پرده سبز را جایگزین دوربین می نماید، نیازمند پرداخت شخصیت های داستان بوده اند که بی حساب و کتاب در اثر گنجانده شده اند بی آنکه ایده جذابی برای حضور و بکارگیری شان در داستان در نظر گرفت شود. عقب نماندن از رقیب سنتی ، باعث شد تا دی سی سریعاً دست به کار شده و قهرمانان خودش را از داستانهای مصور به سینما منتقل نماید. اما مانند تجربه های اخیر، هنوز بر این مسئله اعتقادی ندارد که سینما، تنها افکت های کامپیوتری نیست و تماشاگر می بایست با قهرمانانی که در تصویر مشاهده می کند ارتباط برقرار نماید و او را باور نماید نه اینکه صرفاً به تماشای مشت های آهنین شان بنشیند؛ هرچند که در نهایت باید گفت « لیگ عدالت » سرگرم کننده است و حداقل یک قدم از « بتمن علیه سوپرمن » جلوتر است. بازی های کامپیوتری...
ما را در سایت بازی های کامپیوتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار gamefa بازدید : 205 تاريخ : چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت: 2:13

خبرنامه